دوستان لطف کردند پاسخ مرا دادند : پاسخ های زیادی به دستم رسید هرکس راهی پیش پای من گذاشت ، برخی هم مثل همیشه با تهدید و ناسزا و توهین با من برخورد کردند .
برخی توصیه کردند در برابر قضا و قدر تسلیم باشم ، برخی هم گفتند سخت نگیر بی خیال باش تحمل کن برخی هم پرسش های مرا با یک پرسش پاسخ دادند : مگر بقیه چکار می کنند که تو نمی توانی مثل دیگران باشی ؟ از این دوستان می پرسم مگر همه شبیه هم هستند ؟ اگر این جور بود که انسان ها در دوران غار نشینی باقی می ماندند و هیچ تغییری به وجود نمی آمد !
و اما در مورد عدالت و عدالت خواهی : ما انسان ها همیشه محتاج حاکمیت عدالت در جامعه و محیط زندگی مان هستیم اگر نباشد یا نخواهیم که باشد یا حتی بودن یا نبودنش تفاوت نکند زندگی نخواهیم داشت ، زندگی نخواهیم کرد .
در همه جا و برای تمامی حوزه های فراگیر در زندگی مثل کار و اشتغال و فرصت های شغلی ، برای آموزش ، برای محبت ، عشق و دوست داشتن و .... عدالت شرط اول داشتن جامعه ای پایدار است . هیچ پیشرفت و توسعه ای هم بدون وجود عدالت ممکن نخواهد بود .
دلیل آن هم واضح و روشن است شایستگان و شایستگی هایی که می تواند جامعه را به سمت پیشرفت و تعالی حرکت دهد نخواهند توانست مجانی پیدا کنند .
نمی دانم توانسته ام دوستان خودم را راضی کنم یا خیر ؟ خوانندگان مطالب من با همین نوشته ها قانع می شوند یا باز هم بر همان عقاید گذشته شان پا فشاری خواهند کرد اما به هر ترتیب همه باید بدانند من در جست و جوی آن عدالت واقعی متکی بر قانون و نظمی انسانی و اخلاقی هستم .
می خواهم در جامعه ای زندگی کنم که قانون حاکم باشد و همه اعضای آن جامعه خواهان عدالت باشند .
داستان من با عدالتی که همیشه آرزویش را داشته ام به همین جا ختم نمی شود
آن قدر تلاش می کنم تا به این آرزو دست یابم حال در هر کجای این دنیا که می خواهد باشد .
دوستدارتان دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان: